English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5845 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
geometrically U مطابق هندسه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
standard U مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
standards U مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
geometry U هندسه
vertex U راس در هندسه
spherics U هندسه کروی
space geametry U هندسه فضایی
solid geometry U هندسه ی فضایی
solid geometry U هندسه فضایی
solid geometry U هندسه سه بعدی
plane geometry U هندسه مسطحه
geometer U هندسه دان
spherical geometry U هندسه کروی
coordination geometry U هندسه کوئوردیناسیون
straight line U خط [هندسه] [ریاضی]
geometry U علم هندسه
descriptive geometry U هندسه ترسیمی
analytic geometry U هندسه تحلیلی
geometrically U از روی هندسه
geometrician U هندسه دان
euclidean U وابسته به هندسه اقلیدس
descriptive geometry U هندسه تشریحی و توصیفی
geometrically U موافق علم هندسه
coordinate geometry U هندسه تحلیلی [ریاضی]
analytical geometry U هندسه تحلیلی [ریاضی]
analytic geometry U هندسه تحلیلی [ریاضی]
differential geometry U هندسه دیفرانسیل [ریاضی]
uniform scaling U تجانس [هندسه] [ریاضی]
Riemannian geometry U هندسه ریمانی [ریاضی]
isotropic scaling U تجانس [هندسه] [ریاضی]
hypergeometric U مربوط به هندسه فوق مقیاسات فضایی
correspondent U مطابق
consilient U مطابق
accordant U مطابق
corresponding U مطابق
congurous U مطابق
according U مطابق
confirming U مطابق
respondent U مطابق
respondents U مطابق
complied with U مطابق با
similiar U مطابق
secundumn U مطابق
pursuant U مطابق
incompliance with U مطابق
in register U مطابق
in keeping U مطابق
agreeably to U مطابق
frae U مطابق
even with U مطابق
correspounding U مطابق
correspoundent U مطابق
corresponding to U مطابق
corresponding to U مطابق با
correspondents U مطابق
from U مطابق
similar U مطابق
within U مطابق
after U مطابق
according to U مطابق
complying U مطابق با
comply U مطابق با
matched U مطابق
complied U مطابق با
complies U مطابق با
trendiest U مطابق آخرین مد
to U برحسب مطابق
poshest U مطابق مد روز
homologize U مطابق شدن
fashionably U مطابق معمول
hygienically U مطابق بهداشت
posher U مطابق مد روز
physiologically U مطابق فیزیولوژی
in accordance with U مطابق موافق
posh U مطابق مد روز
correspound U مطابق بودن
correspond U مطابق بودن
conform to U مطابق بودن با
constitutionally U مطابق قانون
trendy U مطابق آخرین مد
by the square U مطابق نمونه
by my watch U مطابق ساعت من
astronomically U مطابق هیئت
as usual U مطابق معمول
after the manner of U بتقلید مطابق
orthodox U مطابق مرسوم
corresponding U مطابق متشابه
trendier U مطابق آخرین مد
traditionally U مطابق احادیث
synchronising U مطابق بودن
at my request U مطابق با تقاضای من
synchronises U مطابق بودن
to correspond to U مطابق بودن
synchronised U مطابق بودن
adjust U مطابق کردن
pursuant to U مطابق برحسب
up-to-date U مطابق روز
up to date U مطابق روز
pedagogically U مطابق فن تعلیم
synchrinized U مطابق بودن
corresponded U مطابق بودن
synchronize U مطابق بودن
corresponds U مطابق بودن
relevant U وابسته مطابق
newfashioned U مطابق مد روز
synchronizes U مطابق بودن
testamentary U مطابق با وصیت
true copy U رونوشت مطابق با اصل
metronomic U مطابق میزانه شمار
quite the thing U مطابق بارسم معمول
keping with one's view U مطابق نظرکسی بودن
to keep step to a band U مطابق موزیک پازدن
pedagogical teaching U اموزش مطابق فن تعلیم
parallels U نظیر مطابق بودن با
parallel U نظیر مطابق بودن با
paralleled U نظیر مطابق بودن با
paralleling U نظیر مطابق بودن با
ethnologically U مطابق علم نژادشناسی
ethically U مطابق علم اخلاق
biblical U مطابق کتاب مقدس
dialectically U مطابق قواعد منطق
true life U مطابق زندگی روزمره
parallelled U نظیر مطابق بودن با
parallelling U نظیر مطابق بودن با
discretionally U مطابق میل و اختیار
up-to-date U مطابق اخرین طرز
ideal U مطابق نمونه واقعی
currency U مطابق روز بودن
constitutional U مطابق قانون اساسی
reconstructions U نمونه مطابق اصل
reconstruction U نمونه مطابق اصل
cut-and-dried U مطابق نقشه وبرنامه
cut and dry U مطابق نقشه وبرنامه
cut and dried U مطابق نقشه وبرنامه
technically U مطابق اصول فنی
modular U مطابق اندازه یامقیاس
up to date U مطابق اخرین طرز
ideals U مطابق نمونه واقعی
currencies U مطابق روز بودن
musically U مطابق اصول موسیقی
anno hegirae U مطابق تقویم هجری
anatomically U مطابق علم تشریح
pedagogically U مطابق علم اموزش
meets U مطابق شرایط بودن
classic U مطابق بهترین نمونه
accentually U مطابق تکیه صدا
classics U مطابق بهترین نمونه
meet U مطابق شرایط بودن
models U مطابق مدل معینی در اوردن
updated U مطابق روز پیش بردن
answered U بدرد خوردن مطابق بودن
model U مطابق مدل معینی در اوردن
modelled U مطابق مدل معینی در اوردن
sovietize U مطابق رژیم شوروی کردن
modeled U مطابق مدل معینی در اوردن
answer U بدرد خوردن مطابق بودن
standardization U مطابق معیار خاص دراوردن
sunwise U مطابق گردش عقربک ساعت
that i snot in keepingwith our U این مطابق نظریه مانیست
ideally U مطابق ارزو و یاکمال مطلوب
tallying U تطبیق کردن مطابق بودن
tally U تطبیق کردن مطابق بودن
tallies U تطبیق کردن مطابق بودن
tallied U تطبیق کردن مطابق بودن
answers U بدرد خوردن مطابق بودن
answering U بدرد خوردن مطابق بودن
update U مطابق روز پیش بردن
with the sun U مطابق گردش عقربک ساعت
updates U مطابق روز پیش بردن
adjusting U تسویه نمودن مطابق کردن
synchronising U همزمان شدن با هم مطابق کردن
synchronizes U همزمان شدن با هم مطابق کردن
synchronize U همزمان شدن با هم مطابق کردن
symptomatic U مطابق نشانه بیماری نماینده
standardising U مطابق درجه معینی دراوردن
orthodox U مطابق عقاید کلیسای مسیح
ethnically U مطابق علم طوایف بشر
grammatically U مطابق ایین دستوریاصرف ونحو
conventional U مرسوم مطابق ایین وقاعده
adjusts U تسویه نمودن مطابق کردن
moresque U مطابق با سبک مغربیهای افریقا
synchronises U همزمان شدن با هم مطابق کردن
synchronised U همزمان شدن با هم مطابق کردن
standardize U مطابق درجه معینی دراوردن
standardizes U مطابق درجه معینی دراوردن
standardizing U مطابق درجه معینی دراوردن
scriptural U مطابق متن کتاب مقدس
up to date U امروزی تازه مطابق روز
up-to-date U امروزی تازه مطابق روز
standardises U مطابق درجه معینی دراوردن
standardised U مطابق درجه معینی دراوردن
phonetioist U طرفداری املای مطابق صدا
to marry well U جفت [زوج] مطابق بهم بودن
sinicize U مطابق اداب ورسوم چینی کردن
sinify U مطابق اداب ورسوم چینی کردن
grammatical U صرف و نحوی مطابق قواعد دستور
clockwise U مطابق گردش عقربههای ساعت راستگرد
temporalize U مطابق مقتضیات وقت عمل کردن
to pursue a plan U مطابق طرح یا نقشهای پیش رفتن
standard load U بار مهمات مطابق نمونه یا تنظیم شده
conventionally U برطبق ایین ورسوم قراردادی- مطابق قرارداد
Recent search history Forum search
1A cop who doesn't exactly play it by the book.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com